سه کلید طلایی برای ساختن اعتماد در رابطه عاشقانه
زوجهای موفق و روابط پایدار حاصل شانس یا سرنوشت نیستند و فقط مخصوص افراد خوشاقبال نیستند. هیچکس با مهارت داشتن یک رابطه عالی به دنیا نمیآید. کسانی که موفق میشوند، کسانی هستند که میدانند ساختن یک رابطه معنادار نیازمند تلاش است.
به گزارش پارسینه و به نقل از psychologytoday، اعتماد چیزی شکننده است. وقتی شکسته شود، رابطه دیگر مثل قبل نخواهد بود. پس سؤال واقعی این است: چگونه میتوان نوعی اعتماد ساخت که متزلزل نشود؟ انجام مداوم این سه کار به شما کمک میکند تا پایهای محکم از اعتماد با شریک زندگیتان بسازید.
۱. صادق باشید، بهویژه درباره چیزهای کوچک
صداقت پایهای برای ساختن اعتماد است. صداقت درباره مسائل بزرگ مثل بدهی، روابط گذشته و اشتباهاتی که از آنها شرم دارید مهم است، اما صداقت درباره مسائل کوچک نیز اهمیت دارد.
برای مثال، شاید سالها پیش درباره شریک زندگیتان حرف منفیای به کسی زدهاید و حالا او با شما روبهرو میشود. بهجای پذیرش مسئولیت و گفتن حقیقت، دروغ میگویید. چون نمیخواهید دعوا شود و فکر میکنید حالا شرایط فرق کرده و دیگر اهمیتی ندارد. نمیخواهید «آدم بد» باشید و میخواهید آرامش رابطه حفظ شود.
اما بعدها او خودش متوجه میشود. و ممکن است با خود فکر کند: «اگر درباره چیزهای کوچک نمیتوانی با من صادق باشی، چطور میتوانم به تو درباره مسائل بزرگ اعتماد کنم؟»
مطالعهای در سال ۲۰۱۴ در *Journal of Relationships Research* نشان داد که افراد وقتی خودشان دروغهای کوچک میگویند، آن را توجیه میکنند، اما وقتی طرف مقابل چنین کاری کند، ناراحت میشوند. جالب اینکه مردان بیشتر از زنان پذیرای فریبهای خیرخواهانه هستند.
شاید به دلایلی مثل ترس از درگیری، ترس از طرد شدن، محافظت از احساسات شریک یا حتی پذیرفته شدن اجتماعی دروغ بگویید. اما دروغهای کوچک، پنهانکاری یا احساس اینکه چیزی را مخفی میکنید، میتواند باعث شود شریک زندگیتان دائماً نیتهای شما را زیر سؤال ببرد.
برای ساختن اعتماد، با صداقت در مسائل بزرگ و کوچک شروع کنید و در مواقع مهم مسئولیتپذیر باشید. وقتی بهطور مداوم صادق باشید، بهویژه درباره چیزهای کوچک، پایهای از اعتماد میسازید که میتواند سختترین طوفانها را تاب بیاورد.
۲. به وعدههای خود عمل کنید
عمل به وعدهها نشاندهنده ثبات شخصیت و نیتهای شماست. وقتی رفتار شما با حرفهایتان همخوانی دارد، دیگران شما را فردی قابل اعتماد میبینند. وقتی اینطور نباشد، بیاعتمادی شکل میگیرد. قابل اعتماد بودن نهتنها نشانه صداقت است، بلکه احترام به زمان، احساسات و انتظارات دیگران را نیز نشان میدهد.
وقتی آنچه را میگویید انجام میدهید، جایی برای شک باقی نمیماند. این نوع قابل اعتماد بودن، سنگبنای روابط شخصی و حرفهای است.
وقتی افراد با اشتیاق عشق میورزند، معمولاً وعدههای بلندپروازانهای به شریک خود میدهند. مطالعهای در سال ۲۰۱۱ در *Journal of Personality and Social Psychology* نشان داد که افراد چنین وعدههایی را برای خشنود کردن و پاسخ به نیازهای شریک خود میدهند، اما عمل به آنها به سطح خودکنترلی و برنامهریزی فرد بستگی دارد.
پژوهشگران دریافتند کسانی که وعدههای بزرگتری میدهند با انگیزه احساس خوبی که در رابطه دارند اغلب در عمل به آنها موفق نیستند. آنها نشان دادند که وفای به عهد بیشتر به مهارتهای خودتنظیمی وابسته است تا شدت احساسات در رابطه. این شامل ویژگیهایی مانند وظیفهشناسی، سازمانیافتگی، مسئولیتپذیری و انضباط است.
در زمان آشتی پس از درگیری، افراد اغلب وعده میدهند که رفتار یا عاداتی را که به رابطه آسیب زده تغییر دهند. اما وقتی به آن وعده عمل نمیشود، اعتماد از بین میرود.
برای ساختن پایهای محکم از اعتماد، فقط وعدههایی بدهید که واقعاً میتوانید به آنها عمل کنید و تمرکزتان را بر هماهنگی رفتار با گفتار بگذارید. این کار نشاندهنده احترام و توجه به احساسات و انتظارات شریک زندگیتان است.
۳. به او احساس امنیت بدهید
اعتماد محکم در رابطه بر پایه احساس امنیت شکل میگیرد. مرور پژوهشی منتشرشده در سال ۲۰۲۴ در *Annual Review of Psychology* بررسی کرد که افراد چگونه تلاش میکنند در روابط احساس امنیت کنند و چه زمانی برای ارتباط پیشقدم میشوند یا عقبنشینی میکنند تا از خود محافظت کنند. پژوهشگران دریافتند که افراد بین میل به نزدیکی و ترس از آسیب دیدن تعادل برقرار میکنند. آنها با توجه به میزان احساس امنیت در هر موقعیت، میزان ارتباط خود را تنظیم میکنند.
احساس امنیت از دو نوع نشانه شکل میگیرد:
- نشانههای مستقیم: شامل لمس محبتآمیز، کلمات گرم، میزان پاسخگویی یا بیتفاوتی شریک، و دینامیک قدرت در رابطه. اینها بازخورد فوری درباره احساس امنیت در ارتباط را منتقل میکنند.
- نشانههای غیرمستقیم: شامل احساسات بدنی، تنش یا آرامش، شرایط زندگی گذشته یا حال، و وضعیت اقتصادی-اجتماعی که بر احساس امنیت در رابطه تأثیر میگذارد.
پژوهشگران دریافتند که توانایی فرد در اعتماد به دیگران، تعیین میکند که چقدر در رابطه احساس امنیت خواهد داشت. و وقتی ابتدا امنیت ایجاد شود، اعتماد راحتتر شکل میگیرد.
یکی از موانع اصلی برای احساس امنیت کامل با شریک زندگی، ترس از قضاوت، تمسخر یا تحقیر شدن بهخاطر صداقت یا ابراز احساسات است. برای بسیاری، امنیت یعنی دانستن اینکه صداقتشان در دعوا علیهشان استفاده نمیشود، و اگر نیازهایشان را بیان کنند، بابت آن تنبیه نمیشوند. یعنی آسیبپذیریشان با مهربانی و توجه پاسخ داده میشود، نه با قضاوت.
امنیت همچنین یعنی شریک زندگیتان فردی ثابتقدم است، طوری که لازم نیست حدس بزنید امروز با کدام نسخه از او روبهرو خواهید شد. همچنین یعنی محیطی در رابطه ایجاد شود که در آن خبری از مقایسههای پنهان یا کنایههای ظریف نباشد؛ فقط ارتباطی مستقیم و محترمانه وجود داشته باشد.
وقتی امنیت وجود دارد، شریک زندگیتان میتواند گارد خود را پایین بیاورد. دیگر خودش را زیر سؤال نمیبرد، از شما فاصله نمیگیرد، و در عوض با راحتی، محبت و آسیبپذیری رفتار میکند.
مهمتر از همه، افراد زمانی احساس امنیت میکنند که مرزهایشان محترم شمرده شود—نه فقط مرزهای احساسی، بلکه مرزهای فیزیکی، مالی، معنوی و غیره. اینجاست که صمیمیت واقعی و اعتماد شکل میگیرد؛ زمانی که دو نفر میتوانند بدون ترس، نقاب یا نیاز به محافظت دائمی، کنار هم باشند.
ارسال نظر